0

سلام،من یه دخترم که ۱۵ سالمه
حدود ۳ سال پیش شروع کردم به تصور و رویا بافی تو ذهنم و همیشه تو ذهنم تصورات خیالی انجام میدادم
۱ سال جدید این چیز خیلی شدید شد درحدی که من ادمای تو مغزمو جلو چشمام میبینم و بدون اونا نمیتونم زندگی کنم،همین الان که دارم چت میکنم اونارو حس میکنم و با چشمام میبینمشون
درحدی که صبح وقتی میخوام بیدار شم حس میکنم اونا صدام میکنن و میگن بیدار شو و منم بیدار میشم
باهاشون هر دقیقه حرف میزنم و بعضی وقتا مامانم ازم سوال میپرسه چرا داری با دیوار یا مبل حرف میزنی؟
این در حدی شدید شده که من جز اونا نمیتونم با کسه دیگه ای حرف بزنم
دوستی ندارم و وقتی کسی میاد خونمون درو روی خودم قفل میکنم تا کسی منو نبینه
گوشه گیر شدمو وقتی میخوابم به اونایی که تو مغزمن میگم بغلم کنن
و دقیقا دستاشونو دور خودم حس میکنم
غیر از این مشکل جدیدا یهو یه فشار قوی رو قلب و مغزم حس میکنم و گریم میگیره
دارم غذا میخورم یهو میبینم اشکام درحال ریختنه و قلبم درد میکنه و به ادمای دور و ورم میشینم دردو دل میکنم و بعضی وقتا دعواهم میکنیم!
اسماشونو بلدم و اونا هم همیشه کنارمن
صبح خودشون بیدارم میکنن و شب با خودشون خوابم میبره
وقتی الکی گریه میکنم کنارم میشینن و بغلم میکنن
من خیلی دوستشون دارم،اما این مشکل روانیه؟
به خانوادم نمیتونم بگم چون مسخرم میکنن و اخرش میگن این چرتو پرتا چیه میگی؟
من از ۲۴ ساعت روز ۵ ساعت میخوابم و بقیش تو اتاقم دارم با اونا حرف میزنم و فقط برای حموم و سرویس بهداشتی میام بیرون
از ادمای واقعی متنفرم و از اجتماع هم میترسم
زندگیم شده کتاب خوندن و حرف زدن با اون ادمای خیالیم.

آرمینا پرسید 19 شهریور 1402