مشکلات خانوادگی
سلام ممنون میشم کمک کنید مشکل چند ساله رو فکر میکردم عادت میکنم ولی انگار نمیتونم دیگه تحمل کنم رفتار های بقیه رو. چرا باید تو سن 18 سالگی گوشی من چک بشه؟که چه برنامه ای استفاده میکنم و چه مدت زمانی.واقعا توهینه چرا احترام باید یکطرفه باشه چرا پدرو و مادر هرکاری میخوام میکنم بدون اینکه یکم غرور و احساسات طرف مقابلم درنظر بگیرن.چند سال پیش سر مسئله حجاب هم خیلی مشکل داشتم و اصلاحات قبول نداشتم چون میدیدم اجباره رفتم پیش مشاور گفت کنار بیا.رسیدم به انتخاب رشته بین علایق و تصمیم هاشون یکی رو باید انتخاب میکردم اینکه من چی دوست دارم یا از چی متنفرم اهمیتی نداشت اصلا بین تجربی و انسانی مجبور بودم انتخاب کنم ک از هردوهم متنفرم.هنوزم رویای مهندسی و عکاسی دارم ک نزاشتن بخونم .و از سال اول هم ک تجربی خوندم از بوی بیمارستان و این محیط ها واقعااا حالم بده میشه و همش بم میگن نه عادت میکنی چیزی نیس کاره دیگ باید عادت کنی😒 اره عادت کنم .اینم گذشت و بزور خوندم که مدرکی بگیرم قاب کنم بزنم واسشون ببینم با اون مدرک چکار میخوان کنم من که به هیچ وجه هیچ شاخه ی تجربی رو مشغول به کار نمیشم کار چندش و کثیفیه به روحیات من اصلا نمیخوره. الآنم که آقایی خواستگاری کردن آنقدر خودم عقل و شعور داشتم که بشناسم و بپرسم ببینم طرف کیه.انقد من از این بدبخت سوال پرسیدم سه روز دائم فقد سوال میپرسیدم که اگه شخص مورد نظر من هستن بیان خواستگاری.سه روز یجوری سوال میپرسیدم ک دیگ سوالم نمیفهمید باید یجور دیگ میپرسیدم.خوبه مامانم خودش میدونه به اندازه کافی سخت گیری هستم ولی نمیدونم چرا بی عقل منو فرض میکنند ک خوب بدو تشخیص ندم یا هرچیز دیگه. حالا هم گوشیمو گرفتن که چرا حرف زدی😒 من بچم یا هنوز بزرگ نشدم که گوشیم باید چک بشه؟ اصلا چرا واسه دم در رفتن هم باید جواب پس بدم؟ چیزی تو خونه ی ما به اسم هوا خوری و پیاده روی معنا ندارد اصلا.
و جالبه بعد از دوازده سال تازه فهمیدم من درون گرام و نباید هرچیزیو صد دفه بزنن تو سرم که چرا یه نمره غلط داری 😒خودم آنقدر حرص میخورم سر نمره و درس دیگ سرکوفت نزنن.ولی بعد از دوازده سال ک من سر سخت گیریاشون کم آوردم قلب درد گرفتم دنده قفسه سینه همه درد میکنه دوسه سالی میشه ولی اصلا نگفتم چون همه چی درسه براشون .درسی ک بخواد اینطوری باشه میخوام نباشه صد سال…..