نمیدونم چیکار کنم
بهم گفت کل عمرتو بری کار کنی نمیتونی پولیو که من تو این ۱۶ سال خرجت کردم برگردونی جمله پدرم داره عذابم میده از چند ماه پیش که این حرف و بهم گفت حالم به هم میخوره از خودم میخوام فقط سر به کوه بزارم برم یه جایی خودمو بکشم فقط برم از دست اینا. همش بهم میگن
تا وقتی تو خونه منی کاری که من بگم باید بکنی
تا وقتی تو خونه منی جوری که من میگم باید لباس بپوشی
تا وقتی تو خونه منی جایی که من میگم باید بری
تا وقتی تو خونه منی جوری که من میگم باید صحبت کنی
خونه من من میگم باید چیکا کنی خونه من اینجوریه
وقتی از خونه من رفتی هر غلطی دلت خواست بکن
من کجا باید برم آخه جایی دارم مگه😭
از همون بچگیم که چشامو باز کردم مامان بابام سر جنگ باهم داشتن و کتک کاری چند باری هم کار به دادگاه کشید من فقط این وسط نابود شدم با اون صحنه ها آخرم انگار همه چی تقصیر منه من اضافی ام همش میخواستم خودمو نجات بدم ولی دیگه نمیتونم دیگه بسه واقعا نمیدونم باید چیکا کنم چندیدن ماهه شب و روز به خودکشی فک میکنم مامانمم همش از دست بابام میگه یه تب کنم بمیرم از دست همتون راحت شم
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم دیگه بسه😭😭