0

سلام وقت بخیر من متاهلم و یک خواهر بزرگتر از خودم که متاهله و یک برادر کوچکتر از خودم دارم که مجرده و به تازگی برای دانشگاه به تهران رفته، پدر و مادرم حدود 45-50سالشونه که از همون ابتدا باهم مشکلاتی داشتن و رابطه عاطفی خوبی نداشتن باهم تا چندسال پیش متوجه شدیم پدرم به مادرم خیانت میکنه و هرچی که مادرم باهاش دعوا میکرد باهاش بحث میکرد یا زیربار نمی‌رفت یا با توپ و تشر های من و خواهرم مدتی خوب بود دوباره باز هم این اتفاق میفتاد مادرم که کلا چندین ساله دیگه به حال خودش رهاش کرده مثل دوتا هم خونه بهمن و دیگه گیر نمیده بهش و چکش نمیکنه و… الآنم که برادرم رفته رابطشون خیلی بدتر شده اصلا باهم حرف نمیزنن مگه خواسته ای داشته باشن از هم حتی مادرم پول هم ازش نمیگیره سالهاست که حقوقشو نمیدونبم چکار می‌کنه و…تا این که من ازدواج کردم و از اون خانواده بیرون اومدم دیگه سعی کردم با دنبال کردن این خبرا خودمو آزار ندم و فقط مثل مهمون برم و بیام تا اینکه الان بعد سه سال خیلی اتفاقی داشتم حافظه گوشی پدرم و خالی میکردم که توی پیام هاش دیدم با ینفر مکالمات مشکوک داره رفتم دیدم اون خانم پیام داده بود که کجایی و… نمی‌خوام اسم بیارم ولی امیدوارم متوجه شید منظورمو، نوشته بود یه (آلت تناسلی مردانه😑) برام پیدا کن و… شمارشو برداشتم تو گوشیم ذخیره کردم که ببینم کیه متوجه شدم دختر همسایمونه که مجرده و با مامانمم دوستی مختصری داره حدودا ۳۸-۳۹ سالشه پدرش برقکاری برامون انجام داده و خواهرش مستاجرمون بوده و… از وقتی که فهمیدم اونه مغزم داره منفجر میشه خیلی خیلیییی ناراحتم نمی‌دونم چکار کنم خانواده من ابرو دارن فکر آبروی خودمو خواهرمو میکنم پدرم اصلا به فکر آبروی بچه هاست و خودش نیست نمیدونم چرا بارهاست این کارو می‌کنه و مچشو میگیریم نمی‌دونم چکار کنم اول خواستم به خواهرم بگم گفتم الان حرص و جوش میخوره اعصاب اونم بهم میریزه چون بچه شیر میده نگفتم خواستم اول به شما بگم ببینم باید چکار کرد به نظرتون به مادرم بگم یا ولش کنم به حال خودش زندگی خودمو کنم و فراموش کنم چون بارها باهاش صحبت کردیم اصلا بفکر ابرومون نیست نمیگه من داماد دارم نوه دارم یا بنظرتون با اون خانم نامحترم تشر بزنیم

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 23 دی 1402