0

من نوجوان هستم و تجبرم واسه ارتباط با جنس مخالف واقعا درست نبوده و همچنین مطلع هستم که خیلی از هم سن و سالام چه تو این دوره سنی جه پایین تر از سن خودم درگیرش هستن. مشکل من و گرفتاری من به حدود 4 5 سال پیش برمیگرده که برای اولین بار با جنس مخالف حرف زدم و همین سر نادانیم بود که باعث شد کار ادامه دار بشه و تا همین تقریبا پارسال درگیرش باشم و با یه پسر به توسط دوستم به اصطلاح پارتنر هم بشیم. این موضوع ادامه دار شد با اینکه اولش مخالفت کردم ولی بار ها بارها حرف های دوستم و همچنین تاثیر دوستام روی من باعث شد تو این باتلاق بیوفتم. و بعدش کارمون به اینجایی کشید که قرار حضوری گذاشتم و اولین تجربه هام رو از دست دادم اولین بوسه‌م اینکه تابحال حتی به عنوان رفیق با یه جنس مخالف بیرون نرفته بودم و حتی تا حدی من رو لمس کرد و یه بار رفتم خونشون.. واقعا وضعیت مضحک و خجل واریه برام حتی همین الان که دارم این موضوعو میگم. سرانجام موفق شدم که با ایشون کات کنم اما ضربه بدی بهم زد و تا چند ماه اولش روزی نبود که گریه و نشخوار فکری نداشته باشم. بعدشم خانوادم متوجه موضوع شدن ولی نه به حدی که بدونن چه اتفاقاتی افتاده یا صمیمیتمون در چه حد بوده. من دلیل اینکه الان ریلکس حرف میزنم هم بخاطر اینه که قبلش کلی گریه کردم و دیگه صبرم لبریز شده.. احساس گناه میکنمو نگران آیندمم که تو رابطه بعدیم به طرف مقابل چی بگم.. تمام این مدت سعی کردم هرطوری شده هر اتفاقیو یا حتی اینکه اکسی داشتم رو فراموش کنم و میدونم خیلی تمسخرآمیزه تو همچین سنی این کار رو انجام داد ولی بیشتر از این نمیتونم تحمل کنم… استرس دارمو نمیدونم باید چه کار کنم

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 19 آبان 1403