اختلالات شخصیتی
سلام
من ۲۷ سالمه و از۲۳ سالگی به اینطرف دچار مشکلاتی شدم که دوستام همه از کنارم رفتن، نمیتونم با کسی ارتباط برقرار کنم با هرکسی دوست میشم اوایل خیلی برام خوبه و باهاش صمیمی میشم راز دل میکنم اما بعد از چند ماهی بشدت ازش بدم میاد و باور میکنم که اون ادم خیلی پسته و باهاش قهر میکنم و از خودم دورش میکنم اما بعد از چند ماه بشدت پشیمان میشم و تازه میفهمم که اون مشکلی نداشته و من توی ذهنم توهم بد بودن اونارو ساخته بودم و بهش یقین کامل پیدا کرده بودم،
روابط احساسیم کاملأ داغونه اوایل خیلی از طرف مقابل خوشم میاد و همه چیزش برام قشنگه اما بعد شیش ماه سریع به چشمم بد میشه و با کوچکترین بدقولی یا دیر اومدن یا سرد حرف زدن خشمگین میشم و حرف از جدایی میزنم حتا ساک مو جمع میکنم که برم اما تا میرم و همه چیز تموم میشه یهو انگار اون دیواری که توی مغزم بود و نمیذاشت به خوبی های طرف مقابلم فکر کنم یا متعادل فکر کنم ازبین میره و شدیدا پشیمون میشم.
وقتی برنامه هام به هم میخوره یا شریک احساسیم دیر میکنه یا یه قولی داده و عملی نکرده بشدت خشمگین میشم و میخام ازش جدا بشم و اصلا نمیتونم تعادل داشته باشم و بتونم همزمان به بدی هاش و خوبی هاش فکر کنم . یبار بشدت بدی هاش میاد جلو چشام و جند ساعت بعد فقط خوبی هاش میاد جلو چشمم و خیلی خسته ام ازین وضعیت.
همیشه گذشته هام یادم میاد همیشه توی ذهنم درگیر دعوا با یک صدا هستم که همش کذشته ها رو یادم میاره و قضاوتم میکنه
حتا پنج سالگیم یادم میاد و توی دلم با خودم میگم انقدر من نفرت انگیز بودم که مادرم هیچوقت مواظب من نبود و متوجه این نشده بود که همیشه یک ادم کثیف مکررا بمن تجاوز میکرد و من شدیدا زیر فشار روحی بودم
میدونم که دچار اختلالات شخصیتی هستم و اینو فهمیدم که هر روز داره شدید تر میشه
میخام از شر خاطرات بد خلاص شم
میخام از قضاوت کردن و محکوم شدن توی کل عمرم خلاص شم و فراموش کنم
میخام تعادل داشته باشم و ادمهارو با خوبی و بدی هاشون یجا ببینم نه اینکه ادمارو یا خوب خوب و یا بد بد ببینم
شما به شدت نیاز به حرف زدن داری و ذهن شما پر از افکاره متناقضه
نگران نباشید قطعا تمام این افکار نظم پیدا میکنه
باید گفتگو کنی و حرف بزنی در مورد اون صدایی که تو ذهنت میشنوی
در مورد تجاوزی که ازش حرف زدی
در مورد بیتوجهی که تجربه کردی
از دوست داشتنی ترین شخصیت زندگیت که مادرت بوده بیتوجهی دیدی در نتیجش الان هم یک زن که بهت بی توجه باشه جذابه و تو دنبالش میری وقتی که از قالب بیتوجهی خارج میشه و به تو توجه کامل میکنه دیگه برات جذاب نیست و رهاش میکنی
در مورد همه اینها باید حرف بزنی
من توصیه میکنم فعلا تو هیچ رابطه ای نرو چون ضررش بیشتر از نفعشه تا زمانی که به یک ثبات شخصیتی برسی