0

سلام وقتتون بخیر
من نوجوانی 15 ساله هستم
مشکل وابستگی به دوستانمو داشتم
یه رفیق داشتم که از هر لحاظی شبیه به هم بودیم
از لحاظ روحی ،اخلاقی، رفتاری خلق خو و…
و بهش وابسته شدم و مطمئنم اونم به من وابسته اس فقط بروز نمی‌ده
هر دوتامون یه شخصیتو داریم دوتا آدم مغرور که از گفتن احساس واقعیشون به آدما اجتناب میکنن
سر یه موضوعی همه به ما گفتن ارتباطتتون اشتباهه و بهم وابسته میشین و یه سری اتفاقا افتاده ما که رفاقتمونو به دنیام نمبدادیم نسبت به هم دیگه بی اعتماد شدیم یک هفته باهم قهر بودیم اما دوباره نشد و وارد رابطه شدیم می‌دونم اونم مثل من دلش نمی‌خواد رابطه مون تموم شه فقط دچار سردرگمی محض شده اینکه این رابطه تهش چیه اصلا ارتباطمون به صلاحه یا نه واسه همین مث قبل دیگه باهام رفتار نمیکنه و من از این موضوع آسیب میبینم دلم میخواد مث قبل کلی باهم حرف بزنیم اوک باشیم اما نمیشه
الان می‌خوام بدونم وابستگیمو چجوری کم کنم
فکر اینکه یه لحظه دوباره مث اون یه هفته قهر کنیم یا بره کلا اضطراب میندازه به جونم
در ضمن اسم من نگینه اسم اونم نگینه
من 15 سالم اون13
و خب تو یه مدرسه ایم هروز همو میبینم
بدم میاد اینکه هروز ببینمش ولی جور رفتار کنم انگار که واسم مهم نیست
درواقع اون فرد خیلی برام مهمه
و می‌دونم من براش مهمم
هر دوتامون شخصیت مغرور خشکی داریم که غرورمون اجازه نمیده احساسمون نسبت به همدیگه رو بگیم
به نظرتون چجوری باهاش رفتار کنم
و چیکار کنم انقد از نبودش اذیت نشم می‌دونم اونم مثل من از نبودم اذیت میشه اما تحمل می‌کنه اصلا بیاید دقیقاااااااااااااا الان چیکار کنم واقعااااا دارم اذیت میشم 😔

ممنون میشم راهنمایی کنید

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 22 اسفند 1402