درمورد مادرم
سلام من پونزده سالمه و پسرم من یه حس عجیبی دارم نمی دونم اون رو درمان کنم نمی دونم این چیز رو چطوری توصیف میکنم حتا شاید خنده دار باشه و منو اذیت میکنه من مامانم ۳۷ سالشه فکر میکنم وقتی مامانم ۴۰ سالش میشه قراره زندگی دیگه تموم بشه من اون رو خیلی دوست دارم و خودم میدانم افکارم الکی هست اما نمی توانم غلبه کنم کمک میخوام انرژی ندارم احساس میکنم این سه سال سه سال اخر زندگی هست کمکم میخوام