اضطراب و تنهایی
مدتی هست همش با خودم حرف میزنم،که کسی منو دوس نداره،بدرد هیچ کاری نمیخورم،هر کی میمیره با خودم میگم کاش من جای اون بودم،همیشه همه چی رو میریزم تو خودم،بعضی وقتا دیگه سرم میخا منفجر شده از بس فشاررومه،اگه کسی بهم حرف بدی بزنه من فقط سکوت میکنم،یا تامیام از خودم دفاع کنم گریه ام میگیره و نمیتونم حرف بزنم،بعدش تا مدت ها خود خوری میکنم،
خسته ام،دلم میخواد بتونم با کسی حرف بزنم،درد دل کنم اما هیچکس نیست،همممش میریزم تو خودم ،
بعضی از دوستام رو که خیلی بهشون علاقه دارم,دلم میخاد دستشون رو بگیرم،بغلشون کنم،اینکار حس خیلی خوبی بهم میده،و حالم رو بهتر میکنه..
سلام دوست عزیز متاسفام این حس هارو تجربه کردی
همه ی ما با وجود مشکلات متفاوت گاهی این حس و حال منفی رو تجربه میکنیم مهم اینه که این درد ها تبدیل به رنج نشن
حالا برای بهتر کمک کردن بهتون احتیاج دارم به یسری اطلاعات دقیقا چندوقته این حس و حال رو تجربه میگنی؟زندگی روزمرتون به چه صورت میگذره ؟ایا تفریحی دارید انجام بدید؟میتونید بامن یا همکارانم در اپلیکیشن صحبت کنید تا بتونیم کامل راهنماییتون کنیم