سلام.خسته نباشد
من ۳۷ سالمه یکساله که زایمان کردم و افسردگی بعد از زایمان گرفتم بارداری سخت و زایمان سخت داشتم حدود ۵ ماه داروی رهاکین ۲۰۰ و اسنترا ۵۰ خوردم و روانپزشکم گفت قطع کنم ولی تا الان که دخترم یکساله شده حسی بهش ندارم و نمیتونم با وجودش کنار بیام و حتی حسی به شوهرم هم ندارم خواستم کمکم کنید که چکار کنم چون خیلی از حالم خسته شدم چون حس مادرانه را تجربه نکردم هر کسی بچه دار شده میگه من برای بچه ام میمیرم ولی من تا الان این حسو درک نکردم.ممنونم
خیلی هم دلم برای دخترم میسوزه دوست دارم عاشقانه دوستش داشته باشم و از وجودش لذت ببرم بعضی اوقات با خودم میگم بچه دار شدم که چی بشه با اینکه قبل از بچه داری خیلی دوست داشتم مادر بشم الان فقط دارم بزرگش میکنم با هیچ حسی
خانواده خودم هم اصلا حمایتم نمیکنن فقط اعصاب خوردی درست می‌کنند موقع بارداری چون استراحت مطلق شدم مادرم خیلی بهم حرف می‌زد و اذیتم می‌کرد مجبور شدم بیام خونه خودم و استراحت کنم که باعث شد استرس بگیرم و ۳ ماه نذارم شوهرم بره سر کار و الان خیلی بدهی داریم که شوهر میگه مقصر مادرت هست و مادرم هم که باهام تماس میگیره فقط گله و شکایت و غر میزنه