0

سلام من دختر ۱۵ ساله ام که با سن ۱۳ سالگی عقد کردم با سن ۱۴ ازدواج و الانم از ازداوجم ۶ ماهه گذشته شوهرم دوران عقد خوب بود گاهی اوقات بحث میکردیم ولی حل میشد بعد عروسیمون اول که یه ماه نزاشت برم خونه مامانم حتا اجازه زنگ زدنم نداشتم دید که حالم خیلی بد بود گفت میتونی بری بعدش هرشب سیگار می‌کشید و من با سیگار کشیدنش مشکل داشتم و حتا به کلیه هامم ظرر کرده بود بعد یه ماه دیدم خوب نشد رفتم به مامان باباش گفتم اوناهم خیلی سعی کردن اما نشد بعد این حرفا بهم خیانت کرد💔با یه دختر رابطه داشته و البته یه هفته طول کشید که فهمیدم و باهاش خیلی دعوا کردم ولی در عین این حال که مقصر بود همون شب منو کتک زد بعد چند روز اومد معذرت خواهی کرد و منم نمیدونم چجوری بخشیدمش خیلی عصبیه هروقت چیزی شد نمیتونه خودشو کنترل کنه یا سرم داد میزنه یا کتک میزنه یاهم چاقو میاره میگه میکشمت اینجا تقصیر منه که هرچی شد به مامان بابام نگفتم بعد این اتفاقا آخر خسته شدم به مامان بابام گفتن اوناعم دیگه کاری ازدستشون برنمیاد فقط میگن اگه نمیتونی باهاش بشینی ازش جدا شو واقعا خسته شدم ازش سرد شدم مثل قبل نیستم باهاش دو روزه اومدم خونه مامانم نمیدونم چیکار کنم برم خونش یا بمونم همینجا واقعا نیاز داشتم به مشاوره لطفا شما یه راهی بزارین اصلا دیونه شدم دلم میخاد بمیرم 🖤

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 14 فروردین 1403