0

سلام من ۱۵ سالمه تازه امسال وارد کلاس دهم میشم
کلا از بچکیم دغدغه فکری زیادی راجع به این موضوع داشتم و تفاوتای زیادی نسبت به همسنام و همجنسام داشتم و بیشتر اوقات مورد تمسخر قرار می‌گرفتم چون تمایلی به پسر بودن و مثل یه پسر زندگی کردن نداشتم و اکثرا از همون دوران الگوم مادرم و خواهرم بودن و سعی میکردم بیشتر شبیه اونا باشم مثلا وقتی مهمون میومد شال سرم میکردم چون فکر میکردم منم مثل اونا ام و… رفته رفته این خیلی خب بیشتر شد هرسال که بزرگتر میشدم محدود تر میشدم و این طرز فکر بیشتر میشد تا جایی که وارد دبیرستان شدم و همه چی فقط بدتر شد مسخره میشدم بیشتر از همیشه محدود شدم و هربار که به زور موهامو کوتاه میکردم واقعا برام اذیت کننده بود و کلی بابتش گریه میکردم چون حق انتخابی بابت ظاهرم و کارایی که دلم میخواد انجام بدم نداشتم و حتی امسال بدتر هم شد چون مقاومت کردم و همه چی بدتر شد و سر یه مو ساده چه بلاهایی که خانوادم به سرم نیاوردن که باورم نمیشد سر انتخاب رشته هم من واقعا نمیتونم برم رشته‌های نظری و دارم میترکم ولی مجبورم

و اصلا در حال حاضر از جسمم راضی نیستم ولی مثلا وقتی به این فکر میکنم اگه بخوام خود واقعیم باشم خانوادم چی میشن حرفایی که میشنون چی اگه ناراحت بشن چی اگه باهام خوب برخورد نکنن چی نمیدونم دیگه چیکار کنم چون نه میتونم با این شرایط تمرکز داشته باشم نه راحت به درسام برسم خیلی ذهنمو اشفته کرده و تنها ارزوم الان اینه که چشمامو باز کنم ببینم تو جسمی هستم که میخوام چون قطعا خیلی از چیزها تغییر میکنه و بهتر میشه دلم میخواد خانوادم همه چیو بدونن و راحت شم ولی نمیدونم چجوری

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 22 خرداد 1403