آسیب های روانی از جمله عوامل مهمی هستند که میتوانند بر عملکرد مغز و سلامت روانی انسان تأثیر بگذارند. این آسیبها، که ممکن است ناشی از تجربیات دردناک، استرسهای مزمن یا حوادث ناگوار باشند، توانایی تغییر ساختار و عملکرد مغز را دارند. تجارب آسیب زا احساس امنیت فرد را در جهان تضعیف می کند و این حس را ایجاد می کند که هر لحظه ممکن است فاجعه رخ دهد.
از دست دادن والدین در دوران کودکی ، تصادفات وسایل نقلیه، خشونت فیزیکی، تجاوز جنسی ، تجارب جنگی نظامی، زلزله، از دست دادن غیرمنتظره یکی از عزیزان – هر گونه اختلال ناگهانی و خشونت آمیز – رویدادهایی هستند که می توانند منجر به تروما شوند. مردم معمولاً این تجربه را در ذهن خود بارها و بارها تکرار می کنند و پیوسته به آنچه اتفاق افتاده فکر می کنند. این تجربه منجر به تغییراتی در عملکرد مغز می شود که با حساسیت بیش از حد به تهدیدها مشخص می شود. در این مقاله، تأثیرات آسیب های روانی بر مغز را از زوایای مختلف بررسی میکنیم. همچنین به توضیح علل، علائم، انواع، روشهای درمان و پیشگیری از این آسیبها خواهیم پرداخت.
آسیب های روانی چیست؟
آسیب های روانی یا تروما به واکنشهای روانی و احساسی گفته میشود که در پاسخ به یک تجربه ناراحتکننده، استرسزا یا خطرناک ایجاد میشوند. این نوع آسیبها میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت باشند و بسته به شدت و نوع تجربه، اثرات متفاوتی بر مغز و روان فرد داشته باشند.
آسیب های روانی ممکن است ناشی از موارد زیر باشند:
- تجربیات کودکی مانند سوءاستفاده یا بیتوجهی.
- حوادث ناگوار مانند تصادفات، بلایای طبیعی، یا از دست دادن عزیزان.
- استرسهای مزمن مانند فقر، مشکلات خانوادگی، یا فشارهای اجتماعی.
- تجربه خشونت یا تعرض جسمی و روانی.
درخواست نوشتن آزمایش آنلاین دهید!
آزمایش میخوای بدی و نیاز به نسخه اینترنتی آزمایش داری؟ درخواست نوشتن نسخه آزمایش آنلاین ازپزشک داری؟
قبل از درخواست ویزیت، از طریق اپلیکیشن ازپزشک با قیمت خیلی مناسب درخواست نوشتن آزمایش آنلاین بده و بعد از انجام آزمایش با جواب آزمایشت ازپزشک ویزیت بگیر!
اثرات آسیب های روانی
رویدادهای ناراحت کننده آمیگدال را فعال می کند، ساختاری در مغز که مسئول تشخیص تهدیدات است. با ارسال یک زنگ هشدار به چندین سیستم بدن برای آماده شدن برای دفاع پاسخ می دهد. سیستم عصبی سمپاتیک وارد عمل میشود و ترشح آدرنالین، نورآدرنالین و هورمونهای استرس را تحریک میکند که بدن را برای پاسخ جنگ-فرار یا انجماد آماده میکند. ترس کوتاه مدت ، اضطراب ، شوک و خشم/ پرخاشگری همگی پاسخ های طبیعی به آسیب های روانی هستند.
چنین احساسات منفی با کاهش بحران و محو شدن تجربه از حافظه از بین می روند ، اما برای برخی از افراد، احساسات ناراحت کننده می توانند باقی بمانند و در زندگی روزمره اختلال ایجاد کنند. افرادی که از ترومای طولانی مدت رنج می برند ممکن است دچار اختلالات عاطفی مانند اضطراب شدید، خشم، غم و اندوه، احساس گناه بازمانده ، جدایی، ناتوانی در احساس لذت یا PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) شوند . آمیگدال بیش فعال می شود و واکنش بیش از حد آن به اختلالات جزئی منجر به ریزش هورمون های استرس می شود.
افراد با زندگی در حالت دفاعی و همیشه مراقب احتمال تهدید، مشکلات مداوم خواب یا درد فیزیکی را تجربه می کنند، در روابط شخصی و حرفه ای خود با آشفتگی مواجه می شوند و احساس ارزش خود را کاهش می دهند. تغییرات روانی مثبت پس از تروما نیز زمانی امکان پذیر است که افراد مشکلات خود را بپذیرند و خود را به عنوان بازماندگان ببینند تا قربانیان تجارب ناگوار. اینها می تواند شامل ایجاد انعطاف پذیری ، توسعه مهارت های مقابله ای موثر و ایجاد حس خودکارآمدی باشد.
برخی از افراد ممکن است تحت رشد پس از سانحه قرار گیرند ، روابط قویتری ایجاد کنند، روابط خود را با معنای جدید و یا هدف معنوی جدید تعریف کنند ، و قدردانی عمیقتری از زندگی به دست آورند. ممکن است متناقض به نظر برسد، اما رشد پس از سانحه می تواند درست در کنار PTSD وجود داشته باشد .
علت آسیب های روانی بر مغز
مغز انسان به عنوان مرکز کنترل بدن و روان، به شدت به عوامل خارجی و داخلی واکنش نشان میدهد. آسیب های روانی میتوانند تغییراتی عمیق در عملکرد و ساختار مغز ایجاد کنند. برخی از علل اصلی تأثیر آسیبهای روانی بر مغز عبارتند از:
- افزایش سطح هورمون استرس (کورتیزول): هنگامی که فرد در معرض استرس شدید یا تجربه آسیب روانی قرار میگیرد، بدن شروع به ترشح بیش از حد کورتیزول میکند. این هورمون در کوتاهمدت به بدن کمک میکند با موقعیت استرسزا مقابله کند، اما در بلندمدت میتواند به بخشهایی از مغز مانند هیپوکامپ آسیب بزند.
- تغییر در شبکههای عصبی مغز: آسیبهای روانی میتوانند مسیرهای ارتباطی بین نورونهای مغزی را مختل کنند و منجر به تغییر در نحوه پردازش اطلاعات و احساسات شوند.
- کاهش حجم مغز در برخی نواحی: تحقیقات نشان داده است که آسیبهای روانی میتوانند باعث کاهش حجم برخی از بخشهای مغز مانند آمیگدال، قشر پیشپیشانی و هیپوکامپ شوند. این تغییرات میتوانند بر حافظه، تصمیمگیری و مدیریت احساسات تأثیر منفی بگذارند.
پیشنهاد مقاله: آیا چند رویی درمان دارد و به چه معناست؟
علائم آسیب های روانی بر مغز
آسیب های روانی میتوانند علائم متعددی داشته باشند که هم در سطح روانی و هم در سطح فیزیکی بروز میکنند. این علائم ممکن است بلافاصله پس از حادثه ظاهر شوند یا به مرور زمان خود را نشان دهند.
- علائم روانی
- اضطراب و ترس مداوم: افرادی که دچار آسیب روانی شدهاند، ممکن است احساس نگرانی و ترس دائمی داشته باشند.
- افسردگی: احساس غم، ناامیدی و بیانگیزگی از علائم شایع این نوع آسیبهاست.
- اختلالات خواب: بیخوابی، کابوسهای شبانه یا بیدار شدن مکرر در شب از دیگر نشانهها هستند.
- مشکلات تمرکز: افراد آسیبدیده ممکن است در تمرکز و انجام وظایف روزانه دچار مشکل شوند.
- علائم فیزیکی
- سردردهای مزمن: استرس و تنشهای روانی میتوانند منجر به سردردهای مکرر شوند.
- تغییرات اشتها: برخی افراد ممکن است افزایش یا کاهش اشتها را تجربه کنند.
- خستگی مزمن: آسیب های روانی میتوانند انرژی بدن را تخلیه کرده و احساس خستگی مداوم ایجاد کنند.
یکی از جذابیتهای اپلیکیشن از پزشک این است که بیمار امکان دریافت مشاوره با متخصص روانشناسی و مشاوره پزشکی آنلاین را داشته، و با استفاده از این خدمات میتوانند بدون اتلاف وقت، با صرف هزینه کمتر، و بدون نیاز به تحمل شلوغی مطب به صورت کاملا آنلاین ازپزشک مورد نظر خود به راحتی مشاوره آنلاین دریافت نمائید. برای استفاده از این خدمات ارزشمند کافی است اپ ازپزشک را نصب کرده تا از تمامی خدمات مخصوص بیماران بهرهمند شوید.
انواع آسیب های روانی
آسیب های روانی به انواع مختلفی تقسیم میشوند که هر یک تأثیرات متفاوتی بر مغز و روان دارند.
- آسیبهای روانی حاد: این نوع آسیبها در پاسخ به یک رویداد ناگهانی و شدید مانند تصادف یا بلای طبیعی ایجاد میشوند.
- آسیبهای روانی مزمن: تجربه مداوم شرایط استرسزا مانند خشونت خانگی یا فقر میتواند به آسیبهای روانی مزمن منجر شود.
- آسیبهای روانی ثانویه: این نوع آسیبها در افرادی مشاهده میشود که به طور غیرمستقیم تحت تأثیر تجربه آسیبزا قرار گرفتهاند، مانند امدادگران یا شاهدان حادثه.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): این اختلال ناشی از تجربه یا مشاهده یک حادثه بسیار استرسزا و تهدیدکننده است و میتواند علائمی مانند فلشبک، اجتناب از موقعیتهای مرتبط و تحریکپذیری را ایجاد کند.
درمان آسیب های روانی بر مغز
درمان آسیب های روانی نیازمند رویکردی چندجانبه است که شامل روشهای رواندرمانی، داروهای روانپزشکی و تغییرات سبک زندگی میشود.
- رواندرمانی
درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش به افراد کمک میکند تا الگوهای فکری منفی را شناسایی و اصلاح کنند.
• درمان مواجههای (Exposure Therapy): برای کمک به افراد در مواجهه با ترسها و کاهش اثرات آنها.
- دارودرمانی
- داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب میتوانند به تنظیم مواد شیمیایی مغز کمک کنند.
- داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) برای کاهش علائم PTSD مفید هستند.
- تکنیکهای آرامشبخش: مدیتیشن، یوگا و تمرینات تنفسی میتوانند به کاهش استرس و تقویت سلامت روان کمک کنند.
- حمایت اجتماعی: حضور در جمع دوستان و خانواده و اشتراکگذاری تجربیات میتواند تأثیر مثبت زیادی داشته باشد.
پیشگیری از آسیب های روانی
پیشگیری از آسیب های روانی به معنای کاهش عوامل خطر و تقویت مهارتهای مقابلهای است. برخی از راهکارهای موثر عبارتند از:
- مدیریت استرس: آموختن تکنیکهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن و زمانبندی مناسب فعالیتها.
- حمایت اجتماعی: داشتن ارتباطات مثبت و دریافت حمایت از خانواده و دوستان.
- آموزش مهارتهای زندگی: تقویت مهارتهای مقابلهای و حل مسئله برای مواجهه با چالشهای زندگی.
- جلوگیری از شرایط پرخطر: اجتناب از محیطها یا افرادی که احتمال وقوع تجربه آسیبزا در آنها بالاست.
پیشنهاد ویژه: نیاز های روانی کودکان چیست؟
چگونه از کسی که آسیب روانی را تجربه می کند حمایت کنیم
یکی از بهترین راهها برای حمایت از کسی که ضربه روحی را تجربه کرده است، صرف وقت با او و اجتناب نکردن از آنها است. همنشینی می تواند شفابخش باشد.
همچنین مهم است که:
- اگر می خواهد در مورد آن صحبت کند، حتی اگر بخواهد جزئیات را بارها تکرار کند، به صحبت های او گوش دهید. اما آنها را مجبور به صحبت در مورد آن نکنید.
- احساسات آنها را بپذیرید. آنها را قضاوت نکن
- آنها را تشویق کنید تا برای فعالیت های سرگرم کننده و مثبت به شما بپیوندند.
- به بودن با آنها ادامه دهید.
- کارهایی که نباید انجام داد:
- کسی را مجبور به صحبت نکنید.
- سوالات مزاحم نپرسید.
- از پرسیدن سؤالاتی که با «چرا» شروع می شود، خودداری کنید. این سولات می توانند قربانی را سرزنش کنند.
- مشاوره ندهید مگر اینکه متخصص این رشته باشید.
- به کلیشههای بیاهمیت مانند «همه چیز به دلیلی اتفاق میافتد» یا «من میدانم شما چه احساسی دارید» متوسل نشوید.
نتیجهگیری
آسیب های روانی میتوانند تأثیرات عمیقی بر مغز و روان انسان داشته باشند، اما شناخت علل، علائم و راهکارهای درمانی و پیشگیری میتواند به مدیریت این وضعیت کمک کند. با بهرهگیری از روشهای درمانی مناسب، حمایت اجتماعی و ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی، میتوان اثرات این آسیبها را کاهش داده و سلامت روانی بهتری داشت. اهمیت توجه به سلامت روان و مراجعه به متخصصان در مواقع لازم، گامی موثر در پیشگیری از مشکلات جدیتر است.
فهیمه نیک بخش
روانشناسی عمومی
سپیده امینی
روانشناسی عمومی
فرح جعفری
روانشناسی عمومی
میترا سجادیان
روانشناسی بالینی
حسن صدیقی
روانشناسی عمومی
مهدی صفائیان فر
روانشناسی بالینی
مریم شجاعیان
روانشناسی بالینی
مهدی رجبی
روانشناسی عمومی
داوود لکی
روانشناسی بالینی
شمسی مبشری نیا
روانشناسی بالینی
مهدی مرادی
روانشناسی عمومی
سیمین رضاوند زایری
روانشناسی
رامینا جوینی پور
روانشناسی عمومی
بنفشه رسولی
روانشناسی بالینی
فاطمه غواص معانی
روانشناسی بالینی
سیده کبری میر بهرسی
روانشناسی
نرگس نظری نژاد
روانشناسی بالینی
زهرا صابری
روانشناسی عمومی
سارا سهرابی
روانشناسی بالینی
آناهیتا افخمی
روانشناسی بالینی