رابطه عاشقانه
سلام من با یه آقا پسری تو رابطه هستم هدفمون از رابطه ازدواج هست ولی یه سری مشکل باهم داریم
من نوزده سالمه و ایشون بیست و دو
اختلافمون سر اینه که آقا حرفاش منطقیه درسته ولی تو عمل اصلا منطقی و درست نیست برای مثال مثلا قرار گذاشته بودیم هر اتفاقی بیفته هر مشکلی پیش بیاد باعث بشه از دست هم ناراحت بشیم بشینیم قشنگ حرف بزنیم با حرف زدن حلش کنیم ولی الان بار چندمه که وقتی بینمون یه اختلاف پیش میاد فقط حرف خودشو میزنه حتی اجازه نمیده من حرف بزنم فقط حرف خودشو قبول داره وقتی میگم نمیزاری من حرف بزنم با دهن کجی و مسخره ادامو در میاره همینجوری ناراحت میمونم بعد اونم خیلی عادی به رابطه ادامه میده بعد چند روز ببینه هنوز ناراحتم بازم حاضر نیست به حرفم گوش بده میگه ناراحتی مال دیروز بود دیگه ولش/: اینجوری ازش ضدع میشم حتی نمیخوام باهاش حرف بزنم نمیخوام ببینمش چیکار کنم اینجوری پیش بره رابطه امون به کات ختم میشه نمیخوام تموم بشه ولی خودش داره باعث میشه یه راه حل بگین💔🫠