0

سلام وقت بخیر ، من با یه آقایی نزدیک به ۸ سال هست در ارتباطیم اما یه سری مشکلات هست که برای هر کس که میگم میگه ازدواج باهاش اشتباهه  ، اوایل خیلی مثل بچه ها سر اینکه حتی من یک جفت کفش سفید بپوشم مشکل داشت که چرا سفیده ، یا با این مشکل داره که من توی خانواده با پسرای فامیل صحبت کنم ، در صورتی که خانواده ما همه شون این رفتار رو جز صمیمیت چیز دیگه ای نمیدونن ، من برای دبیری درس میخونم ، گفت اگه توی محیط مردونه بخوام کار کنم به مشکل میخوریم ، یا گفت اگه برای رفت و آمد با همکارای مردت بیای و بری به مشکل میخوریم ، اینطور مسائل مثلا  … جدیدا من گفتم که ، چون ما فارس هستیم و بین ترک ها زندگی می‌کنیم،  گفتم من خیلی سخت میتونم ارتباط بگیرم و نمیتونم ترکی حرف بزنم ، متوجه میشم اما حرف زدن خیلی سخته برام ، خانواده پدرم ترک هستن به احترام ما تا جایی که میتونن فارسی صحبت میکنن ، احترام میزارن و باعث میشن ارتباط بگیریم ،اما اون میگه تو جمع فامیلشون نمیتونن به خاطر من که فارسم فارسی حرف  بزنن ، و من مجبورم که ترکی یاد بگیرم،  من دنبال راه حل بودم برای برقراری ارتباط اما اون فقط میگه که تو خودت نخواستی ترکی حرف بزنی و این عدم ارتباط مشکل منه 🙂 نه اون ،

من توی یه خانواده نه مذهبی نه زیاد لارجی بزرگ شدم ، پوشش من تصمیمی که خودم برای خودم میگیرم  ، دانشجو هنر  هستم ، و برای دل خودم میپوشم هر چی میپوشم ، من نماز نمیخونم ، روزه نمیگیرم این تصمیمی که خودم گرفتن اما خانواده اونا کاملا مذهبی هستن ، ما خودمون توی خونه از یه گربه مراقبت میکنیم اما اون میگه جلوی فامیل اونا اون گربه رو قائم کنیم .. چون دوست ندارن

برای همه ی این تفاوت ها هم برای من دلیل میاره اما من نمیتونم بپذیرم  ، اگر بخوام حرف بزنم تا صبح حرف دارم خیلی سعی میکنم درستش کنم اما اون همیشه منو قانع میکنه و من هنوز هم هستم با این آدم

خواهش میکنم اگر شرایط مشابه این رو دیدید

فقط یه کلمه بهم بگید که درسته ازدواج من با این آقا ؟ یا نه

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 14 فروردین 1403