0

سلام من یه دختر ۱۸ ساله هستم تو خانواده ای مذهبی بزرگ شدم مامانم در حوزه علمیه مشغوله به خاطر همین باعث شده تحت جو اونجا باشه و افکار آزار دهنده و دیکتاتورانه ای داره جوری ک از بچگی نزاشتن حس کنم یه بار آزاد و مستقلم تو همه چی دخالت میکنن و هیچ حق انتخابی ندارم جز انتخاب خودشون مثلا بزرگ ترینش چادر سر کردنمه چند ساله درگیرم باهاشون چون این طرز فکرو داره وقتی درش بیارم گمراه یا خراب میشم یعتی هیچ جوره نمبخوان کنار بیان باهام یه بیرون با دوستام میرم انقد زنگ میزنن زهرمارم میکنن لخاطر ظاهر دوستام نمیزاره ارتباط عمیقی داشته باشم باهاشون بعد خودم باهاشون منطقیو دوستانه حرف زدم بعد مدت ها گفتن ک شوهر کنی میتونی این حق ها رو داشته باشی یعتی من آزادیمو جوونی کردنمو باید با شوهر کردن به دست بیارم واقعا بابت این موضوع ناراحتم و حالم بده جدا از همه اینا خیلی وقته درگیر افسردگی هستمو تصمیم به خودکشی دارم

عرفان امانی وضعیت را به منتشر شده تغییر داد 1 بهمن 1402